نفسنفس، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

نفس زندگیمون

5ماهه شدی عشق من!

سلام.دخترم 5ماهگیت هم تموم شد و وارد 6ماه شدی.وقتی کوچیکتر بودم ویا بهتره بگم هنوز مامان نشده بودم از بزرگترا میشنیدم که میگفتم بچه از 5 ماه به بعد شیرین تر و خواستنی تر از قبل میشه  ادم دوت داره فقط بچلونتش و همش ماچش کنه...با خودم میگفتم خب بچه بچست دیگه!سن خاص نداره که دوست داشتنش و بازی کردن باهاش...ولی الان که تو رو دارم با اینکه از همون روزی که مهمون دلم شدی برام عزیز وخواستنی بودی ولی الان میبینم خیلییییییییییییی بیشتر شده این حس تو وجودم!اخ که چقدر خوردنی شدی تو تپلی مامان!همش بهت میگم گردالوی مامان فندق مامان دایره مامان!خخخخخ جیگری شدی واسه خودت نفسی من!همش بغلت میکنم و محکم ماچت میکنم وتو هم انگاری مثل مامان خیلی خوشت می...
28 ارديبهشت 1393

پایان 5 ماهگی نفس طلام بالاخره براش وبلاگ درست کردم!

دخترماهم امروز 22 اردیبهشت ماهه و همش 2 روز مونده که شما 5 ماهگیت تموم شه عزیزدل مامان.بعد مدتها تونستم بیام برات وبلاگ درست کنم تا همیشه و همه وقت بتونم برات بنویسم.هرچند مامان تنبلی هستم ولی عسل مامان تو این 5 ماه انقد سرگرم شما وروجک بودم که اصلا گذشت زمان رو احساس نکردم...خیلی دوست داشتم از اول بارداری برات وبلاگ  درست کنم و همه چی رو لحظه به لحظه برات بنویسم عزیزم ولی خب انقد حالم بد بود که نمیتونستم به کلوپ سر بزنم چه برسه به درست کردن وبلاگ!امیدوارم که با اون دل کوچولو ومهربونت مامان جونو ببخشی نفسم.اندازه اسمونا دوست دارم.   ...
22 ارديبهشت 1393

شیطنت های این روزها...

سلام وروجک من.                                                                                                          ...
12 ارديبهشت 1393

دخترم غلت زد!هورااااااااااااااااااااااااااا!

سلام جیگر طلام.مامان قربون زرنگیات بشه که هرروز از روز قبل شیطون تر و زبل تر میشی! امروز بعد ازظهر با بابایی نشسته بودیم و داشتیم حرف میزدیم.شمام کنار ما دراز کشیده بودی نازنین جونم.یهو دیدم تو یه حرکت ماهرانه یه غلت زدی و برگشتی! منو میگی همچین ذوق  و تعجبی کردم که زودی پریدم دوربینو اوردم وازون لحظه فیلمبرداری کردم!الهی مامان فدات بشه که انقد زرنگی!جالبش این بود که دستت زیرت مونده بود و نمیتونستی دراری ئ زور میزدی و تقلا میکردی تا درش بیاری که مامانی کمکت کرد...بعدشم چون خوشت اومده بود هی تکرار میکردی و غلت پشت غلتمیزدی و منم تا دلت بخواد ازت فیلم گرفتم دختر ماهم.باریک به دخملی خودم که انقد زرنگه تازشم! اینم یه عکس از غلت زدنت عزیزم....
3 ارديبهشت 1393
1